سبوی شکوفه
سبوی شکوفه ها
پروانه بودم و
عاشق چرخش به گرد گل
در هر سپیده دم
زسبوی شکوفه ها،
سرمست میشدم .
آغوش من
بهار لطیفه بود
هرنغمه خوان دلزده شبگرد
صدها ترانه داشت
جنگل ترانه بود.
زنبور شهد بوسه گل را نمی چشید،
زان پیش
که باغبان زرافشان طلوع کند.
در خانه دل رو ستایی ام،
آشوب و غم نبود .
نور ستاره بود .
ا.اخگر 22 شهریور ۱۴۰۰